من و زخم این زمستون که زده به من شبیخون من و باغ آرزوها که گلی نچیدم از اون!
با تو بودن و نبودن مثل سیاه و سفیده با تو بودن و نبودن مثل بیم و امیده!
دوست دارم که دستاتو داشته باشم تا تموم خوبیاتو داشته باشم…
دوست دارم تو باشی و من زیر سایت همه ی صلح و صفاتو داشته باشم…
چشم من خسته و خونه که به سمتت نگرونه که خیاله تو باهاش مثل یه خواب مهربونه!
دل من مثل یه قفله به کلید تو سپرده یعنی که بود و نبودن به امید تو سپرده…
با تو بودن و نبودن مثل سیاه و سفیده با تو بودن و نبودن مثل بیم و امیده!
دوست دارم که دستاتو داشته باشم تا تموم خوبیاتو داشته باشم….
دوست دارم تو باشی و من زیر سایت همه ی صلح و صفاتو داشته باشم
کاشکی بهارشی برسی ضامن باغم بشی مثل گلای اطلسی چشم و چراغم بشی!
کاشکی مثل یه چلچراغ خونمو روشن کنی روح خمود منو غرق شکفتن کنی
دوست دارم که دستاتو داشته باشم تا تموم خوبیاتو داشته باشم…
دوست دارم تو باشی و من زیر سایت همه ی صلح و صفاتو داشته باشم!
علیرضا افتخاری گلهای اطلسی
نظرات