مادر دل و دینم زیبای زمانه…
ای حضرت احساس آرامش خانه!
درد تو به جانم بانوی سپیدار…
هرگز نشود کم از موی تو یک تار!
مادر که غم دل مرا خورد!
دستم بگرفت و پا به پا برد…
ای موی تو پیچ و تاب دریا…
زانوی تو آرامترین قسمت دنیا
ای سایه ی بی منت و دوری!
اسطوره ی زیبای صبوری…
از نور تو این خانه به پا هست!
دستان تو انگار همان دست خدا هست…
قلب و ضربانم ای روح و روانم…
ای ذکر محبت بر رنج نهانم!
هر لحظه نگاهت شد مرهم دردم…
ای کعبه ی آرام دور تو بگردم…
مادر که غم دل مرا خورد!
دستم بگرفت و پا به پا برد…
ای موی تو پیچ و تاب دریا…
زانوی تو آرامترین قسمت دنیا!
ای سایه ی بی منت و دوری
اسطوره ی زیبایِ صبوری…
از نور تو این خانه به پا هست…
دستان تو انگار همان دست خدا هست!
امیر درباری مادر
نظرات